سامانتا و کلارا به دلیل شرایطی مجبورند تعطیلات کریسمس را در مدرسه شبانه روزی خود سپری کنند. آنها در حالی که آماده جشن کریسمس هستند ، با ورود چند مهمان ناخوانده با ترس و وحشت روبرو می شوند. این مهمان ها قصد دارند بازی خطرناکی را با سامانتا و کلارا انجام دهند. آنها باید با تمام توان خود برای زنده ماندن مبارزه کنند.

داستان سریال بحران میانسالی مردی به نام "ویلیام" را به تصویر کشیده است که در یک دانشگاه خیالی در پنسیلوانیا روایت می‌شود و ...

اکنون طلسم خطرناک و مرگباری که ساکنین شیدی ساید را درگیر کرده و به نابودی کشیده است، آشکار می شود. به همین خاطر، گروهی از نوجوانان تلاش می کنند تا قبل از اینکه دیر شود این نفرین را از بین ببرند و ...

در سال 1978، گروهی از دانش آموزان برای تعطیلات تابستان به اردوگاه نایتوینگ می روند. اما زمانی که یک فرد ناشناس و خطرناک وارد اردوگاه آنها می شود، لذت تابستانی دانش آموزان به تلاشی برای زنده ماندن تبدیل می شود و...

گروهی از نوجوانان با یک فرد خطرناک و جانی به صورت تصادفی روبرو می شوند که مجموعه ای از قتل ‌های زنجیره‌ ای و وحشیانه را در شهر انجام می ‌دهد. اکنون بیش از 300 سال است که از این جنایات می گذرد و ...

داستان سریال در یک شهر کوچک تگزاس رخ می دهد، جایی که هر تابستان بزرگسالان در یک سری چالش ها با هم رقابت می کنند، برنده همه پول را می گیرد که به اعتقاد آنها تنها فرصت برای فرار از شرایط بد و بهتر کردن زندگی اش است. اما امسال قوانین تغییر کرده است، جعبه پول بزرگتر از همیشه است و بازی حتی خطرناک تر شده است. بازیکنان با عمیق ترین و تاریک ترین ترس خود رو در رو می شوند و مجبور می شوند تصمیم بگیرند که برای پیروزی چه مقدار مایل به خطر انداختن خود هستند و ....

فیلم داستان مرد جوانی به نام الکس را روایت می کند که یک دانشجوی جدید الورود است و قصد دارد به یک مهمانی برود. او بعد از بازگشت از مهمانی با مگی یک دانشجوی سال دومی آشنا می شود و …